آموزش کودک

آمـــــوزش امور جنســــى شامل چه بخشهایى است؟

* آمـــــوزش امور جنســــى شامل چه بخشهایى است؟

اکثر خانواده ها بر این باورند که آموزش امور جنسى تنها در این خلاصه مى شود که به کودکان آموزش دهند که کودک چگونه متولد مى شود، اما شاید این ساده ترین بخش آموزش است. البته که در هر سنى این امور و بخشها مى تواند متفاوت باشد. مثلاً در دوران کودکى، بچه ها جدا از اینکه اول هویت خودشان را مى خواهند بدانند، در مورد تفاوتهاى جنسى و آشنایى با بهداشت اندامهاى جنسى نیز کنجکاوند. به تدریج در سن بلوغ به دنبال بیشترین اطلاعات هستند. آموزش در مورد ساختار جسمى زن و مرد، حالتهاى عاطفى دوران بلوغ، بیماریهایى که مربوط به مسائل جنسى است، وظایفى که مربوط به جنسیتشان است، به عبارتى نقشها و تفاوتهاى مربوط به امور جنسى، خویشتندارى در امور جنسى، چگونگى برقرار کردن رابطه با دیگران و زیان جسمى و روانى است. یکى دیگر از مسائل دوران بلوغ که بچه ها باید بدانند، روابط صحیح و درست بین دو جنس است. چون تا دوران کودکى، روابط معمولى است، روابط بین دختر و پسر از نظر جنسیتى، خیلى برایشان تفاوتى ندارد. ولى در دوران بلوغ، تمایل به برقرارى ارتباط خیلى بیشتر است و از آنجا که این ارتباط طبیعى و ضرورى است، باید قبل از آن، یا در هنگام بلوغ، رفتارهاى جنسیتى درست و مناسب را بیاموزند. مثلاً مى توان در این سنین، از طریق فعالیتهاى گروهى و همکارى با هم، که کاملاً هدایت شده باشد، نوع ارتباط سالم با یکدیگر را آموزش ببینند.

* شما به اهمیت سن بلــــوغ اشاره کردید، بهتــــرین شـــروع مکالمه براى آشنا کردن بچه ها با مسائل جنسیتى در این سن، چه مى تواند باشد؟

در سن بلوغ، فرض بر این است که بچه ها، آن اطلاعات اولیه سن بلوغ را داشته باشند در واقع آنچه مهم است در ابتدا در این سنین، با تغییرات بلوغ آشنا شوند و همین صحبت از تغییرات بلوغ مى تواند شروع مکالمه و به تدریج محور صحبت باشند. اینکه گفته شود که یک فرد در حین بلوغ، یک سرى تغییراتى از نظر جسمى، روانى و عاطفى کرده و خلق و خوى او تغییر مى کند. به عقیده من، حتى بهتر است شروع صحبت از این رفتارها باشد تا رفتارهاى جنسیتى. چرا که اگر نوجوانى در آستانه بلوغ به خوبى این مرحله از رشدش را درک کند و به درستى این مسیر را طى کند تا به دوره جوانى برسد، یقیناً بهتر مى تواند خیلى از مسائل، ویژگى ها و رفتارهاى جنسیتى بعدى را درک کند و با آنها آشنا شوند. ولى آنچه در این قضیه مهم است، تدریجى گفتن آن است. والدین باید آگاه باشند که نباید هیچ اطلاعاتى از جمله اطلاعات دوران بلوغ را یکدفعه به فرزند خود بگویند. بلکه به تدریج به مرور زمان و در وقت مناسب باید این اطلاعات ارائه شود. حتى در این سنین نیز مى توان از کتابهاى مناسب استفاده کرد. بدین صورت که ابتدا مقدمه اى در مورد کتاب و موضوع آن گفته شده و توضیحاتى ساده و کوتاه داده شود. سپس کتاب را به او بدهند و سپس فرزند خود را از پاسخگویى به هر سؤالى که هنگام مطالعه کتاب برایش پیش مى آید مطمئن کنند.

* آیا خانــــواده تنها از طــــریق گفتگو، طرح سؤال و یا پاسخ به پــــرسش مى تواند در آموزش رفتارهاى جنسیتـــى نقش بازى کند؟

خیر، تنها نقش خانواده را نمى توان محدود به همین زمینه ها دانست. خانواده به دو صورت نقش بازى مى کند. یکى به صورت مستقیم. یعنى همین زمینه ها که شما ذکر کردید مثل طرح پرسش یا پاسخ به سؤالات فرزندان و دیگرى به صورت غیرمستقیم، و آن الگوهایى است که ارائه مى دهد. مثلاً احترامى که پدر و مادر براى هم قائلند، یک سرى ارزشهایى را به بچه ها منتقل مى کنند که نه تنها در دوران کودکى بلکه در دوره بزرگسالى، در روابطشان با جنس مخالف تأثیرگذار است. از طرف دیگر این ارزشها در خانواده مى تواند، بینش بچه ها را نسبت به رفتارهاى جنسى و نقشهاى جنسیتى وسعت داده و تجربه هاى ارزشمندى در آینده کسب کنند.

* غیــــر از منبع خانــــواده، چه منابع دیگرى مى توانند در آگاه کـــــردن فــــرزندان در اینگونه مــــوارد مؤثر باشند؟

در رابطه با این منابع، آمـــــوزش امور جنســــى شامل چه بخشهایى است؟

ببینید منابع آموزشى چون آمادگى، پیش دبستانى و مدارس مى توانند در صورت درست عمل کردن در این زمینه بسیار مفید باشند. بچه ها در مرحله آمادگى پیش دبستانى، یعنى زیر ۶ سال، فقط باید کنجاویهایشان برطرف شود و اگر درست رفع نشود، این کنجکاوى اذیتشان مى کند. در مهدکودک، میزان نیاز آنها کمتر است و در خیلى از کشورها مثل کشور سنتى ما، بر نقش مدرسه هم تأکید مى کند. چون وقتى مى بینند که پدر و مادرها به دلایل مختلف عدم اطلاع یا ناتوانى در برقرارى ارتباط با فرزندان و صحبت در اینگونه موارد، از طرح چنین موضوعاتى ابا دارند، لذا در اینجا نقش مدرسه خیلى برجسته مى شود که متأسفانه نظام آموزشى ما هم یک نظام بسته اى است. البته که در سالهاى اخیر بهتر شده ولى اغلب تصور بر این است که اگر اطلاعاتى بدهد، ممکن است این اطلاعات بیشتر ایجاد مشکل کند و درحالى که اینطور نیست.

هرقدر دانش آموزان، اطلاعاتى در حد نیاز خودشان بیشتر داشته باشند، بهتر مى توانند مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. من به خاطر دارم که ۶ یا ۷ سال پیش، جزواتى تحت عنوان «بهداشت بلوغ پسران و دختران» را وزارت بهداشت با همکارى یونیسف تهیه کرد و به مرحله چاپ رسید که آموزش و پرورش آنها را در مدارسى توزیع کند. چون یکى از راه هاى مؤثر در این سن این است که از طریق کتاب، سؤالاتى براى آنها مطرح شود که یا در خانواده و یا در مدرسه، به آنها پاسخ داده شود. ولى تا مدتها این کتابها توزیع نشد. چه از طرف برخى از مسؤولین آموزش و پرورش و چه از طرف برخى مدارس ممانعت مى شد. درحالى که کتابها، کاملاً علمى تألیف شده بودند. و حال بعد از چند سال این توزیع صورت گرفته است. بنابراین نه تنها گاهى اوقات خانواده هاى ما سنتى است، بلکه نظامهاى آموزشى ما هم سنتى است. مثل مسأله ایدز که یک زمانى، اصلاً اجازه طرح آن در مدارس نبود ولى بعد از مدتى که متوجه شدند نمى توان در مقابل واقعیتها ایستاد و بچه ها را از این جریانات دور نگه داشت، آموزشهایى در زمینه ایدز در مدارس صورت مى گیرد. بنابراین درحال حاضر هم، یکسرى آموزشهایى در مورد مسائل جنسیتى ولى به صورت کلى و بیشتر در مورد بلوغ، بهداشت آن و تغییر خلق و خوى در این سنین داده مى شود. چرا که نظام آموزشى ما به این نتیجه رسیده است که هر نوع ممنوعیتى نتیجه معکوس خواهد گذاشت.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن